ارگ علیشاه
اَرْگِ عَلیشاه [arg-e alī-šāh]، مسجدی بزرگ در تبریز. این بنا در دورۀ ایلخانیان، به دستور تاجالدین علیشاه جیلانی، وزیر اولجایتو و فرزندش سلطان ابوسعید بهادرخان، در محلۀ نارمیان شهر تبریز ساخته شد (نک : حمدالله، 76). تاریخ ساخت آن پیش از 722ق/ 1322م برآورد میشود. مسجد علیشاه همچنان از مهمترین آثار تاریخی شهر تبریز و بزرگترین ساختمان آجری بازمانده از آن دوره است. اکنون مهمترین بخش بنا ایوان غول پیکر آن است که در جنب آن مدرسه و خانقاهی نیز وجود داشته است. عرض این ایوان 15/ 30 متر و دیوارهای کناری 40/ 10 متر و بلندای آن تا قسمت پیوسته به سقف حدود 25 متـر است. در بالای محـراب که در انتهای ایوان قرار دارد، 3 طاق بر دیوار ساخته شده است (نک : پوپ، 177؛ ویلبر، 147، طرح 30؛ بلر، 395). طاق سترگ ضربی مسجد کمی پس از پایان ساختمان، به سبب عدم دقت در ساخت فرو ریخته است. دیوار بیرونی آن دارای آجرچینی یکدست است و در آن روزنهای معمول برای چوب بست یافت نمیشود و این روزنها را تنها در وجه درونی دیوار میتوان یافت. در پشت مسجد، برآمدگی نیمدایره شکلی است که اگرچه آن را باقیماندۀ یک مناره دانستهاند، بعید است که مناره بوده باشد (ویلبر، 148؛ گلمبک، 221-222).
گزارش تاریخی
حمدالله مستوفی از نخستین کسانی است که از این بنا یاد کرده است. او در 740ق ایوان این ساختمان را از ایوان کسرى در مداین بزرگتر وصف میکند و از فروریختگی بخشی از طاق ساختمان خبر میدهد (ص 76-77). گویا در همین دوره دو ستون مسی نگاه دارندۀ طاق جناغی محراب و قاب محراب با طلا و نقره تزیین شده بود. چراغهایی نیز از سقف با زنجیرهای مسین و مزین به طلا و نقره آویزان بود (نک : ایرانیکا، 397؛ ویلبر، 147-148؛ کارنگ، 1/ 245). ابن بطوطه در همین سده، چنانکه اشاره شد، از مدرسهای در سمت راست و زاویهای برای اقامت درویشان در سمت چپ، بیرون از مسجد، خبر میدهد (ص 156).
شاردن در سدۀ 11ق/ 17م مسجد را ویرانهای یاد کرده است که بخش جنوبی آن را برای نماز مرمت کرده بودند. او از منارۀ بلند عمارت به عنوان نخستین نشانۀ قابل رؤیت شهر یاد میکند (2/ 404). نادر میرزا، حاکم تبریز، به هنگام بنای انباری برای گردآوری غلات دیوانی در 1298ق/ 1881م، در این مکان ستونی از رخام را دیده است که 5/ 1 ذرع قطر و 5/ 3 ذرع بلندی داشته، و در عمق 4 ذرعی از سطح زمین پیدا شده بود (ص 106).
دیولافوا در سدۀ 13ق از بلندی چشمگیر این ساختمان یاد کرده است. به گفتۀ او در آن هنگام دور مسجد حصاری کشیده شده و گرداگرد آن، خندق پهن و عمیقی کنده شده بود. در اطراف مسجد برای سربازان ساخلوی تبریز، ساختمانهای نظامی بنا شده بود، و همچنین کارخانهای برای توپریزی وجود داشت، که به هنگام بازدید دیولافوا متروک بود (ص 52).
مآخذ
ابن بطوطه، رحلة، بیروت، مکتبة المدرسه؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش گ. لسترنج، لیدن، 1331ق/ 1913م؛ شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1349ش؛ کارنگ، عبدالعلی، آثار باستانی آذربایجان (آثار و ابنیۀ تاریخی شهرستان تبریز)، تبریز، 1351ش؛ نادر میرزا قاجار، تاریخ و جغرافی دارالسلطنۀ تبریز، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1323ق؛ نیز: